حوزه عمومی و دموکراسی از منظر یورگن هابرماس

حوزه عمومی و دموکراسی از منظر یورگن هابرماس

پنج شنبه 6 دی 1397
19:54
مجید یاری

 

هابرماس بعد از تئودور آدورنو و ماکس هورکهایمر رهبری مکتب فرانکفورت را برعهده می‌گیرد. مجموعه این عوامل باعث می‌شود اولین اثرش «دگرگونی ساختاری حوزه عمومی» را بنویسد. به نظر هابرماس حوزه عمومی اروپایی در وهله اول قلمرویی بود که در آن افراد خصوصی گرد هم می‌آمدند و عموم را شکل می‌دادند. این افراد به تدریج می‌توانستند حوزه عمومی تحت کنترل دولت را تحت سیطره خویش درآورند و اقتدار آن را به چالش بکشند. البته مدت‌ها پیش از آنکه حوزه عمومی بتواند در منازعه تنش‌زای جامعه و دولت کارکردهای سیاسی‌اش را ایفا کند، پدیده عموم در فضای صمیمی خانواده شکل گرفت. این حوزه عمومی غیرسیاسی ابتدا در عرصه ادبیات اروپایی و در قرن هفدهم بروز یافت. حوزه عمومی ادبی این امکان را فراهم آورد که عموم مردم بتوانند به تفکر انتقادی در خویش بپردازند. این بحث‌های انتقادی در موزه‌ها، سالن‌های مطالعه، تئاتر و کنسرت شکل گرفت.

نقد هابرماس از دموکراسی صوری؛ یعنی سرمایه‌داری لیبرال و نظریه‌پردازی‌اش درباره دموکراسی مشورتی، کاملا متاثر از بحث شناخت‌شناسی اوست. علایق ابزاری (علوم طبیعی- تجربی و پوزیتیویسم) موجب سلطه دموکراسی صوری می‌شود، در حالی که دموکراسی همگانی و مشورتی با عقلانیت و شناخت انتقادی و رهایی‌بخش ممکن می‌شود. هابرماس به‌رغم دفاع کامل از دستاوردهای دموکراسی‌های غربی، تصدیق می‌کند که وعده‌های مندرج در قوانین آن دموکراسی‌ها هنوز به‌طور کامل برای همه شهروندان تحقق نیافته است.

در حالی که دموکراسی از منظر هابرماس تنظیم رابطه صحیح و قانونی میان حقوق مردم و دولت و حتی حفظ آزادی‌های شخصی و حقوقی افراد در سیستم سیاسی نیست، بلکه اساسا دموکراسی تجلی آمال و مصالح مردم در حوزه‌های گوناگون عمومی است.

هابرماس آشتی و پیوند منافع و مصالح متعارض جامعه و کنشگران با منافعی فرا حوزه‌ای را دور از هر گونه اجبار درونی (میان کنشگران) و اجبار بیرونی از سوی دولت مدنظر دارد؛ دموکراسی‌ای صوری که بر شکاف بنیادین دولت و جامعه مبتنی است و این رابطه فقط از طریق فرآیند دموکراتیک اصلاح می‌شود. همچنین دموکراسی ابزاری، از درک ماهیت بین‌الاذهانی سیاست غافل است و عقلانیت ابزاری را به جای عقلانیت مفاهمه‌ای یا ارتباطی نشانده است. گفتنی است، دموکراسی را بدون وجود حوزه‌ای عمومی که در آن گفتمانی درباره دولت- جامعه و روابط درون جامعه بتواند در آزادی نسبی از دولت انجام شود، نمی‌توان اندیشید. اگر نیاز به این حوزه تصدیق نشود، موضوع مشارکت گسترده در فرآیند تصمیم‌گیری امکان‌پذیر نیست. بنابراین جامعه مدنی و حوزه عمومی با دموکراسی پیوندی جدانشدنی دارند.

در این راستا هابرماس با توجه و تاکید بر بعد زبانی و ساختارهای ارتباطی انسانی، دموکراسی گفت‌وگویی خویش را تاسیس می‌کند.

به این معنی که او تنها در زبان این ظرفیت را می‌بیند که در اجتماع و بین انسان‌ها، اجماع ایجاد کرده و سلطه و زور را از این حوزه خارج کند. این زبان در مرحله بعد کنش‌های ارتباطی و مبتنی‌بر فهم مشترک میان انسان‌ها را نهادینه می‌کند و به دموکراسی مشورتی رهنمون می‌شود.

 

قسمت هایی از یک یادداشت، نویسنده: هادی طلوعی / روزنامه فرهیختگان

برداشت از : مرکز دایره المعارف اسلامی


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






این وبلاگ جهت پروژه ای دانشگاهی تاسیس شده و فعالیت آن در حیطه علم روابط عمومی و رسانه است. مطالب اینجا جنبه آکادمیک خواهد داشت. شاید هم یادداشت های شخصی بذارم، معرفی کتاب، سینما و ...
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به روابط عمومی و سواد رسانه ای است. || طراح قالب avazak.ir